سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شعرسرا
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
نویسنده : یو اس ای و شوبی:: 87/11/19:: 3:55 عصر
ی یار جفا کرده ی پیوند بریده!
این بود وفا داری و عهد تو ندیده

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده

ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه ی مجنون به لیلی نرسیده

در خواب گزیده لب شیرین گلندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

مرغ دل صاحبنظران صید نکردی
الا به کمان مهره ی ابروی خمیده

میل ات به چه ماند؟ به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده

گر پای به در می نهم از نقطه ی شیراز
ره نیست تو پیرامن من حلقه کشیده

با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده

روی تو مبیناد دگر دیده ی سعدی
گر دیده به کس باز کند روی تو دیده…

سعدی شیرازی

نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

12251:کل بازدید
5:بازدید امروز
16:بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
درباره خودم
شعرسرا
لوگوی خودم
شعرسرا
فهرست موضوعی یادداشت ها
شعر[2] . عاشقی . عشق . قفس . متن ادبی . باباطاهر . درد . دعا . دوبیتی . سعدی . شاملو .
اشتراک